مقام اصلی موجود در یک دستگاه که سایر مقامات زیرمجموعه آن دستگاه ، حول محور آن گردش نموده و پس از فراز و نشیب های مکرر به آن رجوع می نمایند.
به عبارتی ساده تر :
1- مقدمه و برداشت و ابتدای سخن در یک مجلس برای جلب توجه حاضراندر مجلس.
2- مدخل آواز- مقدمه در سازو آوازها - ابتدای آواز (منظور از درآمد شروع ارائه دستگاه یا آوازیست. بهتر است بدانیم که در ردیف موسیقی در ابتدای هر دستگاهی که می گویند : درآمد اول ، درآمد دوم یا سوم و.. ممکن است برای اجرای دستگاه یا آوازی ، یکی از آن درآمدها خوانده شود. لازم است یادآوری کنم که همه دستگاهها و آوازها و حتی اکثر گوشه ها دارای درآمد هستند.).
فرود یا فروز در مقابل اوج یا فراز:
جابجایی هرپدیده فیزیکی از یک سطح بالا به سطح پایین را فرود گویند.
به عبارتی : مایل شدن هر پدیده ای از مدارج و سطوح بالا به درجات پایین را فرود گویند و قاعدتا" به مایل شدن هر پدیده را بطرف زمین و تکیه گاه اولیه اش فرود آن پدیده گویند، خواه آن پدیده از اجسام باشد ویا هر چیز دیگر.
تعریف موسیقایی فرود :
تغییر فرکانس صدا از سطوح بالا بطرف پایین در چهارچوب قوانین آواز را فرود گویند. بعضی از اساتید از جمله ابوالحسن خان اقبال آذر ( آوازخوان مکتب تبریز ) کلمه فرود را فروز نیز گفته اند که اگر کلمه فروز را به معنی پایین آمدن و فرود بدانیم ، نقطه مخالف آن فراز به معنی اوج و بلندی خواهد بود.
در ردیف موسیقی ایران انواع و اقسام فرودها را داریم که هریک به طریقه های خاص و متفاوت اجرا میشوند. زیبایی و پختگی فرودها بستگی به درصد مهارت و تخصص و تسلط آوازخوان دارد.
نکته مهم : در امر آوازخوانی اگر خواننده فرود را ناقص بگذارد میتوان گفت که حق آواز را ادا نکرده است و آواز را نیمه تمام و ناقص گذاشته است.
رنگ (Reng ) :
اصولا" در بافت ردیف موسیقی سنتی ایران وجود رنگ مکمل زیبایی های کلّــی نهفته در زنجیره ردیف است ، به بیان ساده : رنگ تزئینی نهایی است برای نشان دادن خاتمه نوازندگی.
علت اساسی قرارگرفتن رنگ در خاتمه ردیف دستگاههای موسیقی ، ایجاد تحرک ، نشاط و وجد است در شنونده ؛ چرا که بافت مقاطعی از ردیف موسیقی چه بسا یرای شنونده ( بخصوص شنونده هایی که بی اطلاع از علم موسیقی هستند ) کسل کننده و خمودگی آور باشد.
همه طبقات مردم اعم از خواص ( آنهایی که از علم موسیقی و مسائل فنی آن تا حدودی اطلاع دارند ) و عوام ( آنهایی که موسیقی را صرفا" بخاطر لذت شنیداری خواهانند ) رنگ را دوست داشته و این قسمت از موسیقی ردیفی را بیشتر می پسندند.
رنگها در زنجیره ردیف انواع و اقسام دارند که معروفترین آنها عبارتند از :
1- رنگ دلگشا ( در دستگاه سه گاه )
2- رنگ اصول ( در دستگاه شور )
3- رنگ کور اوغلی ( در دستگاه ماهور )
4 - رنگ فرح ( در دستگاه همایون )
5 - رنگ فرح انگیز ( در آواز بیات اصفهان )
6 - رنگ تاجری ( در آواز بیات ترک )
7 - رنگ لزگی ( در دستگاه چهارگاه )
8 - رنگ نستاری ( در دستگاه نوا )
و ...
که بر اساس رنگ های ثبت شده مذکور , نوازندگان به خلق ملودیهای نو مبادرت می ورزند.
چهار مضراب :
قطعه ایست که صرفا" برای نوازندگی ساخته و پرداخته میشود و غالبا" نوازنده آنرا به تنهایی اجرا می نماید.
چهارمضراب اصولا" برای ایجاد تنوع و تحول روحی وخارج شدن از یکنواختی و خمودگی در طول اجرای زنجیره ردیف اجرا میشود. در قدیم نوازندگان آنرا قبل از درآمد دستگاه یا آواز نیز می نواختند ، برای مثال : ردیف آوازی زنده یاد استاد مرتضی نی داوود که غالبا" در شروع هر یک از دستگاهها یک چهارمضراب نیز موجود است.
در پنجاه سال اخیر چهارمضرابهایی با ساختارهای جدید بوسیله نوازندگاه و هنرمندان ساخته شده است ، برای مثال اساتیدی همچون : علینقی خان وزیری، مرتضی نی داوود ، رضا و مرتضی محجوبی ، ابوالحسن خان صبا ، فرامرز پایور ، جلیل شهناز ، فرهنگ شریف ، پرویز یاحقی ، حبیب ا... بدیعی ، اسدا... ملک و... چهار مضرابهای زیبا و جاودانه ای را بوجود آورده اند.
چهارمضرابها از لحاظ ساختاری بر دو نوع کوتاه و بلند می باشند :
1 - چهارمضرابهایی که در بین اجرای ردیف آوازی بصورت مقطعی اجرا می شود مانند : چهارمضراب بیات راجه ، چهارمضراب عشاق ،چهارمضراب عراق و...که غالبا" زیاد بسط و گسترش ندارد و زود خاتمه می یابد.
2 - چهارمضرابهایی که در آغاز ردیف و یا قطعه آوازی باشد که در اینصورت چهارمضراب طولانی شده و در طول چهارمضراب به هریک از گوشه های دستگاه موسیقی ویا آواز اشاراتی میشود.
ضربهای معمول و مرسوم در ساختار چهارمضرابها ، ریتمهایی از قبیل : 8/6 , 4/3 ,8/3 , 16/6 و... می باشند.
وجه تسمیه چهارمضراب :
اصطلاح چهارمضراب از روی نوعی آهنگ ضربی که نوازندگان قدیم موسیقی با ساز تار می نواخته اند بوجود آمده است.
این نوع ضربیها ابتدا با چهارنواخت(مضراب)شروع می شده است که نواخت اول و دوم به سیمهای سفید تار و نواخت سوم به سیمهای زرد و نواخت چهارم به سیمهای چهارم (سیمهایی که به واخوان معروفند ) تار اصابت می کرده است و به عنوان پایه ملودی محسوب می شده است.بهترین نمونه آن چهارمضراب بیات اصفهان است که در ردیف اول ویولون زنده یاد استاد ابوالحسن صبا موجود است.
چهارمضراب معمولا" با یک پایه شروع می شود بدین ترتیب که یک یا دو میزان وزن مخصوصی برای قطعه در نظر گرفته میشود و کلیه جملات بعدی به این پایه اولیه منتهی میگردند.
در فرم چهارمضراب ممکن است ملودی آن، بسط همان پایه اولیه باشد یا ملودی متنوع دیگری متناسب با پایه اصلی که با مهارت به پایه اول متصل میشود ، در نظر گرفته شود.
بدون شک کلیه جملات چهارمضراب بایستی نشانگر گوشه های ردیف موسیقی ایران باشند و البته رعایت تکنیک صحیح ساز در هنگام نوازندگی از نکات مهم در ساختمان یک چهارمضراب است (مقدمه سی قطعه چهارمضراب برای سنتور ـ فرامرز پایور ).
ناگفته نماند که فرم چهارمضراب از قدیم تاکنون دستخوش تحولات و تغییراتی شده است ولی آنچه مسلم است اساس و بنیان و دستمایه ، همان مطالب قدیم بوده و هست.
*********************************** www.Hamkelasy.com
با تشکر از آقای محمود مونسی سردرودی و سایت
دستگاه از بهم پیوستن چند مقام شکل می گیرد و از این چند مقام، مقامی به عنوان مقام اصلی ، نقش شروع ، خاتمه و همچنین رابطه میان مقامها را به عهده دارد.
به عبارتی ساده تر : به مجموع اجزای یک آهنگ در یک گام یا یک مقام ، با حفظ فواصل مخصوص آن ، دستگاه گفته میشود.
همانگونه که از ظاهر واژه دستگاه پیداست، این کلمه از دو جزء « دست » و « گاه » ترکیب شده است. از آنجائیکه در موسیقی های ملل مختلف بخصوص موسیقی ایرانی دست ( در مضراب زنی و آرشه کشی ) و انگشتان ( در گرفتن پرده ها بر روی ساز ) موارد استعمال فراوان دارد و نیز مفهوم « گاه » واژه هایی همچون : لحظه ، دم ، وقت ، محل ، وهله ، مرحله ، نوبت ، موقع معین و...را در ذهن تداعی می نماید ، نتیجتا" کلمه « دستگاه » به سادگی می تواند به مفهوم محل قرارگرفتن دست نوازنده روی دسته ساز باشد.
چنانکه در موسیقی غربی ، برای پیانو و هارپ ( همان چنگ ایرانی که غربی ها به اشتباه و از روی عناد وغرض ورزی این ساز را از آن خودشان میدانند در حالیکه این ساز منسوب به ایرانیان بوده و بس) دست راست و دست چپ هریک نقش جداگانه و مهمی را ایفا می کنند و در ویولون ، تار، بربط و ... نقش دست راست با دست چپ متفاوت است. در سازهای بادی نیز عملکرد انگشتان دست نوازنده درخور اهمیت فوق العاده است.
در موسیقی قدیم ایران عمل انگشتان دست از اینها نیز بیشتر است بطوریکه نام انگشتان دست را عینا" به صداهای موسیقی نسبت داده اند ( نت های موسیقی را با نام انگشتان دست شناسایی کرده اند). برای مثال : در کتب قدما ، سیم دست باز را « مطلق » و محل قرارگرفتن انگشت دوم - سوم - چهارم و پنجم را بر روی دسته ساز بترتیب با نامهای « سبابه - وسطی - بنصر و خنصر » نامگذاری کرده اند.
مشتقات دستگاهها ( آوازها ) :
کلمه آواز هم به معنی بانگ و لحن است و هم به نوعی از موسیقی اطلاق می شود که وزنی آزاد داشته باشد( در قدیم به آن نواخت گفته میشد).
به بیانی ساده تر : منظور از آواز در حقیقت همان آوازیست که بر طبق ردیف ثبت شده موسیقی سنتی ایران خوانده می شود.
تقسیمات موسیقی قدیم ایران :
موسیقی ایران در زمان قدیم به سه قسمت « آوازه - شعبه - مقام » تقسیم میشد.
آوازه : مشتمل بود بر شش قسمت « گردانیه ، گواشت ، نوا ، نوروز، سلمک و شهناز ».
شعبه : موسیقی قدیم شامل 24 شعبه بود که عبارت بودند از : « اوج ، چهارگاه ، حجازی ، پنجگاه ، حسینی ، حصار ، دوگاه ، راهوی ، زاول ، زنگوله ، زیرافکند ، سلمک ، عشیران ، عراق ، عشاق ، گردانیه ، گواشت ، ماهور ، مبرقع ، محیّـر ، نوروز خارا ، نوا ، نهفت ، نیریز ».
مقام : این کلمه ریشه تازی و عربی داشته و در ایران برای اولین بار در قرن هشتم در رابطه با موسیقی دوره اسلامی عنوان شده و موسیقیدانان قبل از آن ، اصطلاحات « دور ، الحان ، اجناس » را در مقابل کلمه مقام بکار می گرفتند.
قدما مفهوم موسیقی مقامی را در مقابل موسیقی ردیفی ( دستگاهی ) بکار برده اند. مقام تحت عناوینی همچون « مُــقام ، مَــقوم ، مُــقُـوم » وجود دارد که این کلمه ( مُــقام ) در برخی از موسیقی های نواحی ایران بخصوص موسیقی آذربایجان متداول است. واژه مقام گاهی به معنی موضع و محل قرارگرفتن انگشتان نوازنده روی ساز بکار رفته است ، چون هریک از پرده های بسته شده بر روی ساز، نشانگر لحن یا آواز و شعبه ایست ، از این رو برخی از آوازها از همان گام یا محل یا مقام آغاز می شده است.
تقسیمات موسیقی در قدیم بگونه ای بوده که بسیاری از گوشه های ردیف امروز ، بصورت مستقل تشکیل مقامهای بلندی را می دادند و بسط و گسترش آن مقام سبب بوجود آمدن یکسری شاخه های دیگری می شد.
مقامهای موسیقی زمان صفی الدین ارموی ( موسیقیدان قرن هفتم هجری ) به 12 مقام « راست ، اصفهان ، عراق ، کوچک ، بزرگ ، حجاز ، بوسلیک ، عشاق ، حسینی ، زنگوله ، نوا و رهاوی شامل می شد. تغییر سیستم مقامی به احتمال از سده یازدهم هجری به بعد صورت گرفته که آخرین تحولات آن مربوط به دوره قاجاریه می باشد که موسیقی ایرانی بصورت هفت دستگاه « ماهور ، شور ، سه گاه ، چهارگاه ، راست پنجگاه ، همایون و نوا » و پنج آواز « ابوعطا ، دشتی ، بیات ترک ، افشاری و بیات اصفهان» مرسوم و رایج گردید.
اختلاف دستگاه و آواز :
از لحاظ علمی و عملی دستگاه مفصّـل تر از آواز است چنانچه آوازها از دستگاهها مشتق می شوند ( آوازهای ابوعطا ، دشتی ، بیات ترک ، افشاری از دستگاه شور و آواز بیات اصفهان از دستگاه همایون مشتق می شوند).
معمولا" گوشه های دستگاهها از مایه های بم شروع میشوند و پس از اجرای درآمد ویا درآمد هایی به تدریج اوج گرفته و به فاصله اکتاو ( نت هشتم ) میرسند ( گوشه های اجرا شده در فاصله اکتاو : « گوشه منصوری در دستگاه چهارگاه ، عراق در دستگاه ماهور ، حسینی در دستگاه شور ، مغلوب در دستگاه سه گاه و .. » ).
اما در آوازها ، نغمات معمولا" از مایه های متوسط از لحاظ تونالیته آغاز میشوند و اغلب در یک اوج خاتمه می پذیرند. البته بنا به سلیقه هنری آوازخوان ، خواننده ممکن است از اوج ، پس از گردشهای ملودیک مختلف ، به مایه اول درآمد ویا حتی دستگاه اصلی مراجعت کند ( مانند آواز ابوعطا که فرود آن اغلب در دستگاه شور صورت می پذیرد). وسعت نغمات دستگاهها از دودانگ گرفته تا سه دانگ هم میرسد ( توضیحات درباره دانگ در پست های قبلی به تفضیل داده شده است ) در صورتیکه گستره نغمات در آوازها از دودانگ تجاوز نمی کند.
اکثرا" دیده و شنیده میشود که به غلط اصطلاح دستگاه را برای مشتقات آنها ( آوازها ) بکار می برند ، برای مثال : دستگاه بیات اصفهان - دستگاه بیات ترک و... که در میان خوانندگان و نوازندگان بی توجه به موسیقی علمی و تئوریک این مسئله مشهود است . پس منطقی نیست که آوازها را دستگاه نامید و بهتر است از مشتقات دستگاهها با عنوانهایی همچون « آواز ، نغمه ، مایه ، مقام » یاد نمود.
*********************************
با تشکر از آقای محمود مونسی سردرودی و سایت www.Hamkelasy.com
گوشه ، قطعه و قسمتی است از مجموع ملودیها که با روندی خاص و خصوصیات منحصر به خود ، تشکیل زنجیره ردیف را داده اند.
تعریف دیگر : آهنگی که در فاصله یک دانگ ( چهار نت ) ادا شود و گستره آن از چند نت تجاوز نکند. جابجایی این چند نت با کشش های زمانی مختلف ، ملودی آن گوشه را تشکیل می دهد. فراموش نکنیم که هر گوشه دارای دو نت شاهد و ایست مخصوص به خود خواهد بود.
گوشه بر اساس روند ملودی ممکن است کوتاه یا بلند باشد.بسیاری از آنها به لحاظ اینکه تمایل به وصل شدن به گوشه بعدی را دارند ، در گام و دستگاه مربوط به خودشان فرودی ندارند مانند : حزین در گوشه عراق - گوشه عشاق - گوشه بیات راجه - گوشه های محیّــر و نهیب در عراق- گوشه دلکش - گوشه شکسته و ...
فرود گوشه در واقع بایستی همان مراجعه به نت شروع گام یا دستگاه در بر گیرنده آن گوشه باشد که اکثر گوشه ها دارای این خاصیت می باشند.
ساختار گوشه :
ساختار هر گوشه بر اساس چهار رکن اساسی « درآمد - شعر - تحریر و فرود » بنا میشود. بعضی اوقات و در برخی موارد ، این قانون بهم می خورد بدینصورت که ممکن است گوشه با شعر شروع شود و با تحریر خاتمه یابد و یا بصورت چند درآمد در آغاز هر دستگاه یا آواز خودنمایی کند. جمله بندی گوشه ( درآمد - شعر - تحریر و فرود ) قول زنده یاد استاد دوامی است که توسط استاد مجید کیانی نوازنده سنتور و زنده یاد استاد محمود کریمی ردیف خوان روایت شده است.
گوشه به تنهایی شخصیت ملودی داشته و در صورت خوانده و نواخته شدن آن ، ضمن استقلال ملودی ، میتواند با حالات نهفته در ساختار خود ، در شخص شنونده مؤثر عمل نماید. گوشه ها در اوزان و بحور عروضی مختلف طراحی شده اند و هرکدام با توجه به ساختار و محتوای ملودی خویش ، حالاتی را در شنونده القا می کنند.
با توجه به شرایط روحی و حالات درونی انسان ، در می یابیم که همان حالتهای « غم - شادی - امید - یأس - تحرک - اندیشه - پند و اندرز - روحیه ستیزه جویی - آرامش و...» محور اصلی و اساسی فکر سازندگان این ملودی ها ( گوشه ها ) بوده است. سازندگانی که از همان نسلهای گذشته بودند و سینه به سینه این ملودی ها را حفظ کرده و به ما سپرده اند تا در برهه های مختلف ، آویزه گوشمان کنیم تا شادی بخش زندگیمان بوده ویا تسکینی بر دردها و آلام درونیمان گردد.
هر گوشه نام منحصر به فرد خود را دارد که این نام بنا به شناخت و ساختار ملودی آن گوشه به آن اطلاق شده است. علت نامگذاری بسیاری از گوشه ها بر ما واضح است ولی تعدادی از آنها هنوز مبهم مانده و در هیچ رساله ای مطلبی درباره وجه تسمیه آنها به ثبت نرسیده است.
علت نامگذاری اسامی گوشه های ردیف موسیقی سنتی ایران :
1 - مأخوذ از محلهای گوناگون سرزمین کهن ایران : زابل - عراق - خاوران - آذربایجانی - بختیاری - گیلکی - شوشتری و...
2- گرفته شده از نامهای بزرگان موسیقی و اهل هنر : محمدصادقخانی و مهدی ضرّابی ( در آواز بیات ترک ) ، مرادخانی ( در دستگاه ماهور ) ، نی داوود ( در دستگاه همایون ) ، جوادخانی ( نوعی تحریر در گوشه رضوی دستگاه شور ) ،حسن موسی ( در آواز ابوعطا ) و...
3 - توصیف طبیعت و جلوه های آفرینش : سپهر - بحر نور - چکاوک - سارنج - نوروز عرب و عجم و...
4- حکایت کننده مسائل عاطفی و احساسی : حزین - مویه - راز و نیاز - سوز و گداز - کرشمه - جامه دران و...
5 - داستانهای ادبی و عاشقانه : خسرو و شیرین - لیلی و مجنون
6 - صداهای گرفته شده از پیرامون : زنگ شتر - زنگوله - ناقوس - قطار و...
نکته : هنگام اجرای ساز ویا آواز ، بسیاری از گوشه ها به علت تشابه ملودیک ، اشتباها" در یکدیگر تداخل می نمایند و فقط خواننده خوب و مسلط و ردیف دان است که میتواند تشابهات ملودیک را از هم تفکیک سازد برای مثال : «گوشه های سلمک ( در دستگاه شور ) و دلکش ( در دستگاه ماهور ) »، «گوشه های حجاز ( در آواز ابوعطا ) و حسینی ( در دستگاه شور ) و نهُفت ( در دستگاه نوا ) »، « گوشه های حصار ( در دستگاه های ماهور و چهارگاه ) و نیشابورک ( در دستگاههای ماهور و نوا ) و روح افزا ( در دستگاه راست پنجگاه ) »، « گوشه های داد ( در دستگاه ماهور و آوازهای بیات ترک و افشاری ) و بیات راجه ( در دستگاههای نوا و همایون و آواز بیات اصفهان ) » ، « گوشه های بیات عجم و پنجگاه ( در دستگاه راست پنجگاه ) و دستگاه نوا » ، و ... که تشابهات ملودیک دارند و بایستی با یک حالت بسیار ظریف و حرکتی تند و سریع و یا کششهای ویژه باشد و فقط نوازنده و خواننده ماهر و مجرّب که سالیان درازی زحمت کشیده ، می تواند دقیقا" تفاوتهای گوشه ها را با یکدیگر در صدای ساز و یا آواز خویش جلوه گر سازد.
نکته : اگر اجرای گوشه توسط استادی ماهر و مسلط انجام شود ( چه ساز و چه آواز ) میتواند در مدت زمانی طولانی ، فضای موسیقی دستگاهی را از آن خود کند و به تنهایی گرمابخش مجلس باشد درست همانند سخنرانی که در مورد موضوعی سخن می گوید و بحث های وی ، زمانی تداوم می یابد وقابل استفاده خواهد بود که شخص سخنران آگاه و مطلع بدان مقوله باشد و از تکرار مکررات پرهیز نماید. و یک خواننده خوب نیز میتواند یک یا چند گوشه را همانند تیتر یک موضوع انتخاب نموده و زمانی را گرداگرد آن گوشه ، نغمه و ملودی تحویل دهد که برخی از اساتید قدیم موسیقی بر این عقیده بوده اند.
گوشه ها معمولا" از لحاظ مقایسه تئوری - علمی بر دو قسم هستند :
1 - گوشه هایی که دارای فواصل مشابه با دستگاه ویا مقام مخصوص خود هستند مانند : گوشه حجاز در آواز ابوعطا ، گوشه داد در دستگاه ماهور ، مثنوی خوانیها در تمام آوازها.
2 - گوشه هایی که به علت پیدا کردن یک یا دو علامت عَـرَضی ( کـُـرُن - سـُری - بـمـُل - دیـز - بکار ) با دستگاه اصلی تفاوت پیدا می کنند مانند : گوشه سلمک در دستگاه شور ، گوشه های دلکش و راک در دستگاه ماهور ، گوشه حصار در دستگاه چهارگاه.
تعداد گوشه ها :
تعداد گوشه ها در اجراهای مختلف و مکتب های مختلف متفاوت است :
1 -در ردیف میرزا عبدالله ( که بنیاد کلیه ردیف های بعد از خود می باشد ) به روایت زنده یاد نورعلی خان برومند حدودا" 300 گوشه روایت شده است.
2 - در ردیف موسی معروفی که مجموعهای از چند ردیف میرزا عبدالله ، آقا حسینقلی و اضافات خود موسی معروفی بوده ، تعداد گوشه ها را 471 عدد ذکر نموده اند. در ضمن به خیل زنجیره این گوشه های ثبت و ضبط شده ، یک سری گوشه های ثبت و ضبط نشده ( موجود در ردیف شیوه اصفهان ) نیز اضافه می گردد.
*******************************
با تشکر از آقای محمود مونسی سردرودی و سایت www.Hamkelasy.com