ساز تار یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین ساز های ایرانیست که این روزها اکثرا با خصوصیات و نحوه صدادهی این ساز تا حدودی آشنا هستند.در زیر سعی شده است تا اشاره ای به خصوصیات فیزیکی این ساز و همچنین نحوه ی انتخاب تار خوب بپردازیم:
تار سازیست دارای کاسه ای دو دهانه و پوستی- چوبی. جنس چوب کاسه تار از جنس چوب توت بوده(زیرا در گذشته این چوب یکی از مستحکم ترین چوب های موجود برای ساخت ساز بوده که به دلیل جنس خاص آن از گزند موریانه و دیگر موجودات ریز در امان بوده است).البته این موضوع علل و دلالیل مختلف دیگری نیز داشته است که سازندگان را ترغیب به انتخاب چوب توت برای کاسه سازی می نمود که در اینجا مناسب بحث فوق نمی بینم(زیرا به نظر می رسد دلایل انتخاب این چوب خود مقاله و بحثی جداگانه را طلب خواهد کرد که البته بسیار جالب نیز خواهد بود.)درین جا تنها به اعتقادات و مذهب و خود جنس این چوب اشاره می کنم که وبژگی های مختلف صدایی را و آن عمق و ژرفای جادویی تار را موجب می گردد.البته هرچه این چوب کهنه تر و قدیمی تر باشد ساز دارای صدایی بهتر خواهد شد و عمق و ژرفای صدای ساز رابطه مستقیم با نوع این چوب و نحوه ساختن ان دارد.
جنس دسته نیز عمدتا از چوب گردو ساخته می گردد . ازان جا که پس نصب سیم ها و جا اندازی آن بروی سیم گیر و همچنین کوک کردن تار فشار بسیار زیاد چندین کیلویی بروی دسته و سپس پوست وارد می گردد لذا در انتخاب جنس این قسمت های ساز بیشتر دقت باید شود.چوب گردو ازان دسته از چوب هاییست که این استحکام و قدرت را داراست و در اغلب موارد(در صورت تنظیم درست و تراز بودن دسته با دهانه کاسه)تا سالیان سال دچار مشکل نمی گردد.اما چوب های دیگر موجب خم شدگی در دسته و خارج شدن از تعادل دسته را موجب می شوند.یک سطح دسته نیز برای زیباتر شدن و همچنین سهولت حرکت انگشتان بروی دسته با استخوان سفید می گردد.(جنس این قسمت نیز از ساق پای شتر و یا دیگر قسمت های پرداخته شده ی استخوان حاصل می گردد)
و اما پوست یکی دیگر از اجزای مهم ساز تار می باشد.ساز تار به دلیل داشتن پوست دارای صدایی ملیح تر از دیگر سازهای صرفا چوبی می باشد دارای لحنی نیزدیک به صدای انسان و طبیعت و جوهره ی ناب بشریست.اما همین ویژگی پوستی-چوبی بودن شرایط نگهداری و نوازندگی این ساز را سخت تر و دشوارتر نموده است.بطوریکه با اندک رطوبت موجود در هوا به دلیل خاصیت ارتجاعی پوست شل شده و در اصطلاح اهل فن می افتد و شفافیت صدای ساز تا زمان خشک شدن دوباره پوست از بین خواهد رفت.جنس این پوست نیز غالبا پوست شکم بره های نوزاد (که در قدیم به بره تودلی معروف بودند و بدلیل کشتار بی رحمانه گوسفند های مادر حامله در درون شکم مادر می مردند )است.البته امروزه کمابیش از پوست دیگر جانوارن نیز استفاده می شود مانند آهو...بز...ماهی و .... .
سیم های ساز پس از قرار گرفتن در جای خویش ابتدا بروی (شیطانک) و سپس در قسمت پایین پوست بروی خرک و در انتهای کاسه بر سیم گیر قرار میگیرند.جنس این سه قسمت نیز از شاخ قوچ (یا بزکوهی )تهیه می شود.
بروی دسته نز چندین رج (از بیست و شش تا بیست و هشت معمولا مرسوم است) پرده بسته می شود.پرده ها (که در قدیم به دستان نیز معروف بودند) به نوازنده محل دقیق نت هارا بر اساس ارتعاش و آهنگ آن منطقه از دسته نشان خواهد داد.در اینجا نیز وارد بحث پرده بندی و انواع پرده های مرسوم در موسیقی ایرانی و وجه تمایز آنها در صدادهی موسیقی غربی نخواهیم شد و این قسمت را نیز ب اشاره به اینکه جنس این پرده ها از روده ی گوسفند بوده به اتمام خواهیم رساند.این پرده ها دارای مقاومت خوبی بوده و غالبا تا چند سال وام خواهند آورد.امروزه برخی از سازندگان ساز به استفاده از پرده هایی با جنس نایلنی و پلاستیکی و گاها سیمی طبق الگوهای سازهای غربی (مانند گیتار) می پردازند که معایب و فواید آن خود بحثی دیگر است.
با استناد به مباحث فوق می توان گفت که ساز تار سازیست با غالبی کاملا طبیعی .زیرا تمامی قسمت های آن ساخته شده از مواد کاملا طبیعی است و شاید صدای شفاف و تاثیر گزار این ساز نیز در نتیجه همین مورد می باشد.
البته سیم ها و فلزی که در انتهای مظراب برای نواختن و ضربه زدن بروی سیم ها استفاده می گردد ازین قاعده مستثنی است.
مضراب نیز از دو قسمت تشکیل می شود:قسمت اول که فلزی می باشد عمدتا از جنس برنج بوده و ضخامت و بلندی و کوتاهی آن بسته به دست و سلیقه نوازنده و نوع صداگیری آن از ساز متغیر می باشد.این فلز برای سهولت در نواختن و قرار گرفتن در دست در داخل موم قرار می گیرد.البته امروزه به جای موم گاها از پلاستیک و موارد مشابه استفاده می شود اما به دلیل اینکه موم قابل شکل دادن بسته به نوع دست می باشد هنوز هم نوازندگان تمایل به استفاده از ان دارند.